نوشته هایی غروبانه
خسته شده اند ... انگشتان پایم را می گویم از بس که راه امده اند و به هیچ هم نرسیده اند کفش هایم را همین جا از پایم در می اورم از دوباره دیدن تو ناامید شده ام.......
نوشته شده در شنبه 92/6/2ساعت
9:56 عصر توسط ناشناش گویا نظرات ( ) | |
Design By : RoozGozar.com |