نوشته هایی غروبانه

الان دم دمای غروبه

بازم همون حس تلخ گرفتگی دل

خدایا تو یه ماده برام معرفی کن

شاید باز شه این گرفتگی...دردم

دلمه .. درمانم نگاه تو...

 

+در دم غروب نوشتم تا قبل از خواب

+یه دوستی گفت تلخه یه کم دوست عزیزم غروب هم تلخه!!

+سعی می کنم درست بنویسم....


نوشته شده در یکشنبه 92/5/20ساعت 7:24 عصر توسط ناشناش گویا نظرات ( ) | |


آخرین مطالب
» راه بلند...
امید و چراغ
اگه باشی!
یا رب یارب
خسته
روانه
زیر لب
دنیای عاقلان
گوشه
بی نشانه می روم....
[عناوین آرشیوشده]

Design By : RoozGozar.com